راه رفتن مهرساجونم
روز19تيرماه بودماماني داشت خونه روجارو ميزد شماهم داشتي براي خودت حرف ميزدي هم بازي مي کردي
وقتي برگشتم بهت نگاه کردم ديدم باتمام قدرت سعي مي کني روي چهار دست وپات بايستي وبه طرف جلو بري
جارو رو پرت کردم سريع از اولين راه رفتنت عکس گرفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی