مهرساجونمهرساجون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه سن داره

مهرساجون

راه رفتن مهرساجونم

روز19تيرماه بودماماني داشت خونه روجارو ميزد شماهم داشتي براي خودت حرف ميزدي  هم بازي مي کردي وقتي برگشتم بهت نگاه کردم ديدم باتمام قدرت سعي مي کني روي چهار دست وپات بايستي وبه طرف جلو بري جارو رو پرت کردم سريع از اولين راه رفتنت عکس گرفتم     ...
25 تير 1393

افطاری

روز18تيرماه93و10ماه رمضان بودکه به محل کاربابايي دعوت شديم اول که رسيديم خيلي خوب بودولي ولي ولي   موقع اذان که شدشماشروع کردي به اذيت کردن تمام ميزروبهم زدي اخرسرهم چايي روريختي روي ميز       ...
22 تير 1393

دندوني مهرساجون

روز جمعه 6تيرماه بودکه داشتم باشما بازي مي کردم وقتي خنديدي متوجه شدم   که لثه ات ورم کرده اين به اين معني بود که داري دندون در مياري   براي همين سريع رفتم سراغ پختن دندوني چون اگر دندونيت رو ديگران بخورن دعامي کنن راحت تردندون دربياري ...
18 تير 1393

سفره يک روزه به قم

در تاريخ 13.4.93بابايي ما رو سوپرايز کرد و پيشنهاد يه سفر يه روز رو داد البته به چالوس ولي چون ماه رمضانه و همه جا بستس به قم رفتيم اينم عکساي مهرسا جونم ...
17 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساجون می باشد